بررسی عملکرد قلب به روش spackle tracking echocardiography برای پیشگیری از عوارض myocardial iron overload در بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور در مرکز طبی کودکان در سال 1403
روش T۲MRI به عنوان استاندارد طلایی برای ارزیابی اضافه بار آهن قلبی در بیماران تالاسمی ماژور شناخته میشود اما به دلیل هزینه بالا و دسترسی محدود، استفاده از روشهای غیرتهاجمی و کمهزینه مانند اکوکاردیوگرافی اهمیت دارد. اکوکاردیوگرافی میتواند در تشخیص زودهنگام مشکلات قلبی موثر باشد و روشهای مختلفی مانند spackle tracking، doppler و tissue doppler imaging در آن به کار میروند. spackle tracking در پیشبینی نارسایی قلبی و تغییرات قلبی مفید است و میتواند در بیماران بتا تالاسمی ماژور بدون علائم قلبی به کار رود. این روش هزینههای کمتری به سیستم سلامت و بیماران تحمیل میکند و تشخیص اختلالات قلبی را تسریع میبخشد. هدف این طرح تحقیقاتی استفاده از این روش برای مشاهده تغییرات هر چهار حفره قلبی و تشخیص زودرس اختلالات قلبی است. ضرورت اجرای طرح کاهش هزینههای نظام سلامت و بیماران است.
خلاصه ضرورت اجرای طرح
استفاده از روش T۲MRI در حال حاضر به عنوان gold standadrd ارزیابی میزان myocardial iron overload در بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور می باشد. استفاده از این روش در بسیاری از مراکز درمانی ممکن نیست و همچنین هزینه های استفاده از این روش بسیار زیاد می باشد و با این اوصاف استفاده از یک روش غیرتهاجمی که در راستای تشخیص زودهنگام cardiac dysfunction در این بیماران، که در دسترس باشد، همچنین هزینه های پایین تری داشته باشد و دقت آن نیز بالا باشد، بسیار حائز اهمیت می باشد. استفاده از اکوکاردیوگرافی به عنوان یک روش در دسترس و کم هزینه تر نسبت به T۲MRI می تواند در راستای تشخیص زودهنگام cardiac dysfunction در این بیماران بسیار موثر باشد و به طور خاص می توان از روش های مختلف آن از جمله two-dimensional spackle tracking ، conventional doppler و tissue doppler imaging استفاده نمود و در هر یک از این موارد پارامترهای خاصی مشاهده و اندازه گیری می گردند. spackle tracking echocardiography به عنوان یک روش بسیار مناسب در تشخیص زودرس و همچنین تعیین کننده پروگنوز بیماران فاقد علایم ثلبی می باشد، استفاده از این روش در بسیاری از موارد کاربرد دارد که از جمله آن ها می توان به قدرت پیش بینی کننده آن در ایجاد heart failure و همچنین فرایند remodelimg قلبی اشاره نمود. همچنین این روش در ۱۰ سال اخیر تعامل زیادی در تشخیص myocardial damage و همچنین تعیین زودرس myocardial impairement در کلینیک داشته است. از آن جایی که استفاده از این روش می تواند در تشتخیص زودرس نارسایی قلبی در بیماران فاقد علامت استفاده شود، بنابراین می توان از آن در این راستا در بیماران مبتلا به بتا تالاسمی ماژور که فاقد علایم نارسایی قلبی هستند، استفاده نمود، همچنین باید گفت در مطالعات بسیاری که در زمینه استفاده از این روش جهت تعیین زودرس اختلالات قلبی از جمله نارسایی قلبی و کاردیومیوپاتی انجام شده است به این نتایج دست یافتند که پارامترهای اندازه گیری شده در این روش می توانند در راستای تشخیص زودرس این اختلالات بسیار حائز اهمیت باشند و روند تشخیص و درمان را تسریع بخشند. بنابراین با توجه به این که استفاده از این روش می تواند هزینه های کمتری به سیستم سلامت و همچنین بیماران متحمل شود و همچنین پارامترهای موجود در آن می تواند باعث تسریع تشخیص اختلالات قلبی در بیماران گردند به همین جهت از این روش در راستای تشخیص زودرس اختلالات قلبی و همچنین میزان اضافه بار آهن در بیماران مبتلا به بتاتالاسمی ماژور که به طور مکرر در حال دریافت خون می باشند، می توان استفاده نمود که البته تاکنون در مطالعات مختلف از این روش جهت مشاهده تغییرات هر چهار حفره قلبی استفاده نشده است و در این طرح تحقیقاتی هدف اصلی استفاده از آن در راستای تشخیص زودرس اختلالات قلبی از طریق مشاهده تغییرات هر چهار حفره قلبی می باشد. ضرورت اصلی اجرای این طرخ کاهش میزان هزینه های وارد بر نظام سلامت از طریق تشخیص زودرس اختلالات قلبی در این بیماران و همچنین کاهش هزینه های دریافتی از بیماران می باشد.
مجری طرح: دکتر احسان آقایی مقدم
سال شروع: 1403
ارسال نظر